آهنگ های ویژه
00:00 00:00

متن ترانه 'سفیر عشق'

ای سفیر عشق از تو شعر سرخی مانده بر لب
با تو برگشتم به خورشید ای به من برگشته از شب
گرچه این پروانه سوزان پیله اندوه مان کرد
بارش سنگ ای برادر رفته رفته کوهمان کرد
الوند تا به اروند ماییم و بغض دربند در اوج همصدایی
با خون دشنه بنویس بر خاک تشنه بنویس یا مرگ یا رهایی
من و تو پس از این غروب فاجعه دوباره میرسیم به روز واقعه
نترس از شکستن نترس از سایه ها که شام غریبان نمی ماند به جا
ای سفیر عشق از تو شعر سرخی مانده بر لب
با تو برگشتم به خورشید ای به من برگشته از شب
گرچه این پروانه سوزان پیله اندوه مان کرد
بارش سنگ ای برادر رفته رفته کوهمان کرد
ای سفیر عشق از تو شعر سرخی مانده بر لب
با تو برگشتم به خورشید ای به من برگشته از شب
گرچه این پروانه سوزان پیله اندوه مان کرد
بارش سنگ ای برادر رفته رفته کوهمان کرد
الوند تا به اروند ماییم و بغض دربند در اوج همصدایی
با خون دشنه بنویس بر خاک تشنه بنویس یا مرگ یا رهایی
من و تو پس از این غروب فاجعه دوباره میرسیم به روز واقعه
نترس از شکستن نترس از سایه ها که شام غریبان نمی ماند به جا
ای سفیر عشق از تو شعر سرخی مانده بر لب
با تو برگشتم به خورشید ای به من برگشته از شب
گرچه این پروانه سوزان پیله اندوه مان کرد
بارش سنگ ای برادر رفته رفته کوهمان کرد

نظرات (۰ نظر)

ارسال نظر