آهنگ های ویژه
00:00 00:00

متن ترانه 'نا محرم'

من در هواى ابرى و بارانى حال تو بودم
من در خيال خام خود در وهم خود مال تو بودم
من رفتنت را از صداى باد و باران ها شنيدم
تو رفته اى و بعد تو از زندگى خيرى نديدم
من درد خود را پيش هر كس پيش نامَحرم نگفتم
با اينكه حرفاى زيادى از غريبه ها شنفتم
من زخم خود را بعد تو در چشم مردم وا نكردم
چون مرهمى از هيچكس در شهرِ خود پيدا نكردم
من آن درمانده بودم از عشق جا مانده بودم
مرا بگذار و بگذر به غم بسپار و بگذر
مرا كه سايه اى نيست دگر گلابه اى نيست
مرا بگذار و بگذر به غم بسپار و بگذر
مرا به خود رساندى چگونه باورم شود كه رفته اى نمانده اى برو
غمى به دل نشاندى چگونه از بگذرم مرا به غم كشانده اى برو
من آن درمانده بودم از عشق جا مانده بودم
مرا بگذار و بگذر به غم بسپار و بگذر
مرا كه سايه اى نيست دگر گلابه اى نيست
مرا بگذار و بگذر به غم بسپار و بگذر
من در هواى ابرى و بارانى حال تو بودم
من در خيال خام خود در وهم خود مال تو بودم
من رفتنت را از صداى باد و باران ها شنيدم
تو رفته اى و بعد تو از زندگى خيرى نديدم
من درد خود را پيش هر كس پيش نامَحرم نگفتم
با اينكه حرفاى زيادى از غريبه ها شنفتم
من زخم خود را بعد تو در چشم مردم وا نكردم
چون مرهمى از هيچكس در شهرِ خود پيدا نكردم
من آن درمانده بودم از عشق جا مانده بودم
مرا بگذار و بگذر به غم بسپار و بگذر
مرا كه سايه اى نيست دگر گلابه اى نيست
مرا بگذار و بگذر به غم بسپار و بگذر
مرا به خود رساندى چگونه باورم شود كه رفته اى نمانده اى برو
غمى به دل نشاندى چگونه از بگذرم مرا به غم كشانده اى برو
من آن درمانده بودم از عشق جا مانده بودم
مرا بگذار و بگذر به غم بسپار و بگذر
مرا كه سايه اى نيست دگر گلابه اى نيست
مرا بگذار و بگذر به غم بسپار و بگذر

نظرات (۰ نظر)

ارسال نظر