چشمات، مشکی مثل شب هاس
روشنی فرداس
موهات موج خود دریاس
راستی که معماس
خندهت فانتزیه مث
نقاشه واسم
میگم تا آخر دنیا
پیشته حواسم
احساسی که به تو دارم نداشتم
هرچی بلد بودم من واسه بودنت گذاشتم
میمیرم آخه
دلُ میبَری ساده از من
با تو دیگه توی دلم آرزویی نداشتم
جونمُ برات گذاشتم
تا ببینی بد خاطرخواتم من
من… من اسیر عشقتم
بدجوری توی فکرتم
خوبی توی خونته
دلبریات شگردته
من… خود مجنون، توئی لیلا
تو… دلبری کن حالا حالا… !
احساسی که به تو دارمُ نداشتم
هرچی بلد بودمُ من واسه بودنت گذاشتم
میمیرم آخه
دلُ میبَری ساده از من
با تو دیگه توی دلمـ آرزویی نداشتم
جونمُ برات گذاشتم
تا ببینی بد خاطرخواتم من
نظرات (۰ نظر)