از بس که عمری خوردهام بغض گلویم را
دریادلم حالا ببند ای عشق جویم را
بی پرده با من باش این مردم نمی دانند
تنها حجابت فاش کرده مو به مویم را
این چندقطره اشک تو عشق است یا بازی
که میبرد این چند قطره آبرویم را
من صحبتم با زندگی جز عشق چیزی نیست
چون خوانده ام دستِ حریفِ روبرویم را
زیباترین رویایی حتی در این تنهایی
من اینهمه زیبایی هرگز ندیدم
شبیه کوه دردم هر شب صدایت کردم
تا به خودم برگردم تو را شنیدم
در سینه ات یک رازِ پنهان است و میخواهم
پایان دهم امشب عذاب جستجویم را
در سینهام یک آرزو دارم نمیگویم
شاید خودت پیدا کنی آن آرزویم را
زیباترین رویایی حتی در این تنهایی
من اینهمه زیبایی هرگز ندیدم
شبیه کوه دردم هر شب صدایت کردم
تا به خودم برگردم تو را شنیدم
نظرات (۰ نظر)