آهنگ های ویژه
00:00 00:00
بنر تبلیغاتی

متن ترانه 'ژنتیک'

به گله ای که درونم مرا چرا میکرد
به بچه گرگ غزلهای وحشی در بند
نخاع و گردن و انبوه استخوانهایم
به حبس تا به ابد در اوین گه نایم

به نوجوانیه چرک و آنارشی خواندن
به یک هزاره به پای عقیده ای ماندن
به بسته بندی تو در دو متر تترون زرد
به جیغ تلخ کش و میت و ادامه ی درد

به لرزش عضلانی بعد استفراغ
به چرک کردن شعرم میان نوستالژی
به قتل خواهرکان غریب ناتنیم
به شاهنامه بی وزن تن تن تن تنیم

به خس خس لزج آب و خون ششهایم
به سنت رفقای رفیق کشهایم
به معده ام که سراسر اسید میسازد
به قلب سالم و پمپاژهای یک تا صد

به لسه ها و تکاتک ردیف دندانم قسم
قسم به خویش که با استناد میدانم
که من علیه ژنم انقلابها کردم درون
معرکه ی نطفه ام چه ها کردم

که صدهزار صفت عقل کج سمت
ژنم چقدر جنگیدم شعر را رها کردم
چقدر سرباز خوب و منصفی بودم
که زنده ماندم و بر خویش اتکا کردم

که جبر تلخ ژنتیک شبیه شوخی شد
که آرکی تایپ خودم را خودم بنا کردم
به بیست و یک گرم از هیچ معتقد گشتم
به بیست و یک گرم از هیچ اکتفا کردم

مهندسی دقیق بنای فونداسیون
و احتمال شکستی به درصد میلیون
به درصد میلیون من شکست میخوردم
اگر که شک به قضایای جبر میبردم

به خس خس لزج آب و خون ششهایم
به سنت رفقای رفیق کشهایم
به معده ام که سراسر اسید میسازد
به قلب سالم و پمپاژهای یک تا صد
به لسه ها و تکاتک ردیف دندانم قسم
قسم به خویش که با استناد میدانم
به گله ای که درونم مرا چرا میکرد
به بچه گرگ غزلهای وحشی در بند
نخاع و گردن و انبوه استخوانهایم
به حبس تا به ابد در اوین گه نایم

به نوجوانیه چرک و آنارشی خواندن
به یک هزاره به پای عقیده ای ماندن
به بسته بندی تو در دو متر تترون زرد
به جیغ تلخ کش و میت و ادامه ی درد

به لرزش عضلانی بعد استفراغ
به چرک کردن شعرم میان نوستالژی
به قتل خواهرکان غریب ناتنیم
به شاهنامه بی وزن تن تن تن تنیم

به خس خس لزج آب و خون ششهایم
به سنت رفقای رفیق کشهایم
به معده ام که سراسر اسید میسازد
به قلب سالم و پمپاژهای یک تا صد

به لسه ها و تکاتک ردیف دندانم قسم
قسم به خویش که با استناد میدانم
که من علیه ژنم انقلابها کردم درون
معرکه ی نطفه ام چه ها کردم

که صدهزار صفت عقل کج سمت
ژنم چقدر جنگیدم شعر را رها کردم
چقدر سرباز خوب و منصفی بودم
که زنده ماندم و بر خویش اتکا کردم

که جبر تلخ ژنتیک شبیه شوخی شد
که آرکی تایپ خودم را خودم بنا کردم
به بیست و یک گرم از هیچ معتقد گشتم
به بیست و یک گرم از هیچ اکتفا کردم

مهندسی دقیق بنای فونداسیون
و احتمال شکستی به درصد میلیون
به درصد میلیون من شکست میخوردم
اگر که شک به قضایای جبر میبردم

به خس خس لزج آب و خون ششهایم
به سنت رفقای رفیق کشهایم
به معده ام که سراسر اسید میسازد
به قلب سالم و پمپاژهای یک تا صد
به لسه ها و تکاتک ردیف دندانم قسم
قسم به خویش که با استناد میدانم

نظرات (۰ نظر)

ارسال نظر