کنار عکس تو پر از حال و هوای گریه ام
شکوه نمیکنم ولی پر از صدای گریه ام
شکوه نمیکنم ولی حریف دنیا نمیشم
مثل یه بغض کهنه ام جون میکنم وا نمیشم
برق کدوم ستاره زد تو چشمایی که یادمه
تو دلسپردی از عزل تو پر کشیدی از همه
قصه کدوم فاصله بود که از رگ تو کنده شد
عین کدوم دقیقه بود که قلب تو پرنده شد
شکوه نمیکنم ولی دنیا فقط یه منظرست
تو این طرف من اون طرف فاصلمون یه پنجرست
تو قصه موندی همه شب ریه بستی همه جا
مثل تموم کوچه ها سهم تموم آدما
من از هجون خستگی حریف دنیا نشدم
کنار سفره ضریح نشستم و وا نشدم
شکوه نمیکنم ولی دوزخ دنیا مال من
تو پر کشیدی از زمین به شوق پروانه شدن
نظرات (۲ نظر)
فوق العاده قشنگه مرسی از مدیر خوب سایت
عالی بود