آهنگ های ویژه
00:00 00:00

متن ترانه 'محو تماشا'

گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آنچنان مات که یک دم مژه برهم نزنی
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آنچنان مات که یک دم مژه برهم نزنی
مژه برهم نزنم مژه برهم نزنم
تا که ز دستم نرود
ناز چشمی تو به قدر مژه برهم زدنی
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
امان ای دل من ای خدا
ای جان ای دل من ای خدا
فغان ای دل من

میخواهم و میخواستمت تا نفسم بود
میسوختم از حسرت و عشق تو بسم بود
میخواهم و میخواستمت تا نفسم بود
میسوختم از حسرت و عشق تو بسم بود
عشق تو بسم بود که این شعله بیدار
روشن گر شب های بلند قفسم بود
مژه برهم نزنم مژه برهم نزنم
تا که ز دستم نرود
ناز چشمی تو به قدر مژه برهم زدنی
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
امان ای دل من ای خدا
ای جان ای دل من ای خدا
فغان ای دل من

به جز یاد تو گر هیچ کسم هست
هاشا هاشا هاشا که بجز عشق تو
گر هیچ کسم بود گر هیچ کسم بود
زیبای مسیحایی اندوه عشق
ای عشق ای عشق
بر غربت این مهلکه فریاد رسان بود
ای عشق ای عشق

روشنگر شب های بلند قفسم بود
عشق تو بسم بودکه این شعله بیدار
روشن گر شب های بلند قفسم بود
مژه برهم نزنم مژه برهم نزنم
تا که ز دستم نرود
ناز چشمی تو به قدر مژه برهم زدنی
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
امان ای دل من ای خدا
ای جان ای دل من ای خدا
فغان ای دل من
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آنچنان مات که یک دم مژه برهم نزنی
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آنچنان مات که یک دم مژه برهم نزنی
مژه برهم نزنم مژه برهم نزنم
تا که ز دستم نرود
ناز چشمی تو به قدر مژه برهم زدنی
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
امان ای دل من ای خدا
ای جان ای دل من ای خدا
فغان ای دل من

میخواهم و میخواستمت تا نفسم بود
میسوختم از حسرت و عشق تو بسم بود
میخواهم و میخواستمت تا نفسم بود
میسوختم از حسرت و عشق تو بسم بود
عشق تو بسم بود که این شعله بیدار
روشن گر شب های بلند قفسم بود
مژه برهم نزنم مژه برهم نزنم
تا که ز دستم نرود
ناز چشمی تو به قدر مژه برهم زدنی
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
امان ای دل من ای خدا
ای جان ای دل من ای خدا
فغان ای دل من

به جز یاد تو گر هیچ کسم هست
هاشا هاشا هاشا که بجز عشق تو
گر هیچ کسم بود گر هیچ کسم بود
زیبای مسیحایی اندوه عشق
ای عشق ای عشق
بر غربت این مهلکه فریاد رسان بود
ای عشق ای عشق

روشنگر شب های بلند قفسم بود
عشق تو بسم بودکه این شعله بیدار
روشن گر شب های بلند قفسم بود
مژه برهم نزنم مژه برهم نزنم
تا که ز دستم نرود
ناز چشمی تو به قدر مژه برهم زدنی
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
امان ای دل من ای خدا
ای جان ای دل من ای خدا
فغان ای دل من

نظرات (۰ نظر)

ارسال نظر