آهنگ های ویژه
00:00 00:00

متن ترانه 'آتش عطش'

از خون به ناحق به زمین ریخته آن روز
سروی به بلندای زمان سایه ی حق شد
آمده از کفر پس از دین
خون روی ریا ریخت که سرمایه ی حق شد

آتش به عطش میزند این راز نخوانده
آب است که لب تشنه ی لب های تو مانده
از هرچه که سخت است گذشتن تو گذشتی
کوتاه ترین راه تو را ساده رسانده

در آغوشش آتش و خون تب و
اشک و عطش همه زیباییست
ظهر تاریکی که برایش کشته شدی شب رویاییست
بعد از طوفان شوق اسیران پشت عزا را لرزانده
سیل تو در یاد کویر و خاطره دریا مانده

معشوقه اگر جان تو را خواست رهاییست
بگذار خودش هرچی که دادست بگیرد
در ظاهر اگر مثل بلا بود
ولی عشق عاشقتر از آن است
که با مرگ بمیرد

در آغوشش آتش و خون تب
و اشک و عطش همه زیباییست
ظهر تاریکی که برایش کشته شدی شب رویاییست
بعد از طوفان شوق اسیران پشت عزا را لرزانده
سیل تو در یاد کویر و خاطره دریا مانده
از خون به ناحق به زمین ریخته آن روز
سروی به بلندای زمان سایه ی حق شد
آمده از کفر پس از دین
خون روی ریا ریخت که سرمایه ی حق شد

آتش به عطش میزند این راز نخوانده
آب است که لب تشنه ی لب های تو مانده
از هرچه که سخت است گذشتن تو گذشتی
کوتاه ترین راه تو را ساده رسانده

در آغوشش آتش و خون تب و
اشک و عطش همه زیباییست
ظهر تاریکی که برایش کشته شدی شب رویاییست
بعد از طوفان شوق اسیران پشت عزا را لرزانده
سیل تو در یاد کویر و خاطره دریا مانده

معشوقه اگر جان تو را خواست رهاییست
بگذار خودش هرچی که دادست بگیرد
در ظاهر اگر مثل بلا بود
ولی عشق عاشقتر از آن است
که با مرگ بمیرد

در آغوشش آتش و خون تب
و اشک و عطش همه زیباییست
ظهر تاریکی که برایش کشته شدی شب رویاییست
بعد از طوفان شوق اسیران پشت عزا را لرزانده
سیل تو در یاد کویر و خاطره دریا مانده

نظرات (۲ نظر)

ارسال نظر

  • moji
    شنبه ۸ آبان ۱۳۹۵ پاسخ

    لینک دان مشکل داره

  • Admin
    شنبه ۸ آبان ۱۳۹۵ پاسخ

    اصلاح شد